آن که میترسد میترساند

برام هیچ توجیهی موجه‌تر از خون به ناحق ریخته‌ شده‌‌ی افرادی که حامل صلح بودند وجود ندارد. افرادی که توی آن کشتی قتل‌عام شدند، هرگز منادی خشونت علیه اسرائیل نبودند. گیرم به دل یا زبان مخالف اسرائیل هم بوده باشند. خشونت چندش‌آوری بود.
قلدری اسرائیل واقعا توهین‌آمیز شده. منهای رفتار وحشیانه‌اش در جنگ‌ با فلسطینی‌ها، که هر کار بخواهد و بتواند می‌کند، این‌دفعه واقعا هیچ چیزی موجودیت اسرائیل را تهدید نمی‌کرد. البته که این تهدید متوجه ایدئولوژی اسرائیل بود است.
من عصبانی‌ام و غمگین.عصبانی‌ام چون اسرائیل وحشی است و خشونت دیوانه‌وارش را با گردن افراشته توجیه می‌کند. عصبانی‌ام چون انسانیت با دلیل و برهان هتاکی می‌شود.
افرادی توی آن کشتی دریده شدند که هرگز قرار نبود اسرائیل را از روی هیچ نقشه‌ای محو کنند.
غم‌سروده‌های محمود‌ درویش بر من جاری شده، شتاب گرفته و خودش را به در و دیوار سینه‌ام می‌کوبد:

"
پرنده‌ای اكنون نامه‌ای با خود می‌برد
به جای ما
به آبی سرزمین غزال
پس چرا صیاد به صحنه پای می‌نهد
تا تیرهای خود را پرتاب كند؟ "

1 comment:

مريم said...

سلام.

من كاري ندارم به اسلام و عرب و مسلمونها و اينكه زمين مال كدومشونه و چه و چه..
اما از اسراييل بيزارم...
از اينكه اين طور واضح تو دنيا ظلمي ميشه و پرچمداراي صلح رو اين طور قلع و قمع ميكنن و تازه!!!‌ما از همين ها كه حامي متجاوز ها هستن توقع داريم داد حمايت ما رو سر بدن!
جالبه كه امثال آنهايي كه ميومدن و از كشته شدن عزيز هاي ما ميگفتن و تحريم ميكردن و تهديد و حمايت و چه و چه .. چون نفع خودشون بوده اينگونه بوده و حالا تو جبهه اي ديگرن...
از اينكه ما هميشه بازيچه ي اونهاييم كه قاعده ي كثيف بازي رو ناجوانمردانه خووووووووب بلدن.

اف بر شما....

دل من هم گرفت..